ملت آزاد آنلاین در تبریز، علی آقاییان – تاریخ تحولات ایران اسلامی را نمیتوان بدون ضریب دادن به متغیر «تبریز» فهمید. تبریز در جغرافیای سیاسی ایران، نه فقط یک کلانشهر، بلکه سرنوشت کشور به سمت صلاح و سداد تغییر جهت داده است. نقشآفرینی این خطه، معجونی است از دیانت علما و فتوت بازاریان؛ ترکیبی که از مشروطه تا امروز، ستون فقرات استقلال ایران بوده است.
مرزبندی بازاریان تبریز با جریانهای معاند
تبریز همان شهری است که وقتی قم در خون غلطید، سکوت نکرد و حماسه 29 بهمن 56 را آفرید تا موتور محرک انقلاب، شتاب بگیرد. در دوران دفاع مقدس، همین تبریز بود که لشکر عاشورا را به خط شکنی فرستاد و اسطورههایی چون باکریها، یاغچیانها و شفیعزادهها را فدای امنیت این خاک کرد. اما این روایت فتح، تنها به تاریخ گذشته محدود نمیشود.
هنوز از خردادماه امسال و آن دفاع مقدس 12 روزه در برابر جنون رژیم موقت صهیونیستی زمان زیادی نگذشته است. روزهایی که تبریز، نه در مرزها، بلکه در قلب شهرش شهید داد. شهید خلیل علیپور، کاسب خوشنام و تولیدکننده کفش و چرم، در حالی که در حجرهاش به دنبال کسب روزی حلال بود، با اصابت ترکش کینه صهیونیستها به قلب بازار تبریز، به کاروان شهدا پیوست. او سند زنده این حقیقت بود که برای بازاریِ تبریز، «سنگر اقتصاد» و «سنگر جهاد» یکی است؛ او درِ کارگاهش را میبست تا درِ شهادت را باز کند.
حافظه تاریخی ملت ایران فراموش نخواهد کرد که در سال 1388، وقتی غبار فتنه فضا را تیره و تار کرده بود و تشخیص حق از باطل دشوار مینمود، این تبریز بود که در 8 دی – یک روز زودتر از خروش ملی نهم دی – به میدان آمد. تبریزیها با خروشی عاشورایی، مشت محکمی بر دهان کسانی کوبیدند که به ساحت سیدالشهدا (ع) جسارت کرده بودند و با صدای رسا اثبات کردند که قطبنمای حرکتشان، «ولایت فقیه» است.
اما امروز، صحنه نبرد پیچیدهتر شده است. امروز دشمن با سلاح «تحریم» و «تورم» به میدان آمده است. در شرایطی که نوسانات دلار و طلا و سختیهای معیشت، سفرههای مردم را نشانه رفته و گلایههای بحق صنفی وجود دارد، اتاقهای فکر صهیونیستی و پادوهای رسانهایشان در پی موجسواری بر روی این نارضایتیها بودند. نقشه شوم آنها، تکرار سناریوی آشوب با سوختِ «مطالبات اقتصادی» بود.
دقیقاً در همین بزنگاه حساس، در سالگرد حماسه نهم دی، بازار تبریز بار دیگر بلوغ سیاسی و زمانشناسی حیرتانگیز خود را به رخ کشید. در حالی که فراخوانهای ضدانقلاب برای اعتصاب و آشوب در تهران و برخی شهرها گوش فلک را کر کرده بود، بازاریان تبریز با صدور بیانیهای مسئولانه و قاطع، صف خود را از صف دشمن جدا کردند.
این اقدام، یک حرکت معمولی صنفی نبود؛ بلکه یک عملیات پاتک علیه جنگ روانی دشمن بود. بازاریان تبریز نشان دادند که مرز باریک میان مطالبهگری و آب به آسیاب دشمن ریختن را با دقت موشکافانهای میشناسند. آنها ثابت کردند که در مکتب بازارِ اسلامی تبریز، عقلانیت بر هیجانات زودگذر چربش دارد و صیانت از امنیت و آرامش مردم، پیششرط هرگونه رونق اقتصادی است.
پیام این بیانیه روشن بود؛ ما اهل گلایهایم، اما اهل «فتنه» نیستیم. ما فشار تورم را با پوست و گوشت خود حس میکنیم، اما اجازه نمیدهیم بیگانگان از این نمد برای خود کلاهی ببافند. این همان بصیرتی است که رهبر انقلاب بارها بر آن تأکید داشتهاند.
اقدام مدبرانه اصناف تبریز، امتداد همان سنت دیرینهای است که در آن «آزادگی» با «هرجومرج» اشتباه گرفته نمیشود. آنها نشان دادند که وفاداری به آرمانهای ملی و دینی، نه یک شعار، بلکه یک پراتیک اجتماعی در کف بازار است.
تبریز، شهر غیرت و دیانت، بار دیگر ثابت کرد که در تلاطم امواج و طوفانهای اقتصادی و سیاسی، لنگرگاه ثبات ایران است. صدایی که از بازار سرپوشیده تبریز برخاست، صدای عقلانیت انقلابی بود؛ صدایی که بلندتر از هیاهوی دلار و رسانههای معاند، پرچم عزت و انسجام ملی را برافراشته نگه داشت. تاریخ بار دیگر گواهی داد که تبریز، بیدار است و تا تبریز بیدار است، ایران آسوده خواهد ماند.
انتهای پیام/










دیدگاهتان را بنویسید