بازدیدها: 0
علی باقری کنی که بعد از انتصاب عباس عراقچی به عنوان وزیر امور خارجه و با تمام شدن ماموریتش به عنوان سرپرست وزارت امور خارجه به عنوان دبیر شورای راهبردی روابط خارجی منصوب شد، شمایل کامل تغییر دیدگاه ها درباره مذاکره و ارتباط با غرب است./ جلیلی
باقری در زمان دبیری جلیلی در شورای عالی امنیت ملی معاون او و مذاکره کننده تیم او بود و از مخالفان برجام، با این حال در دولت سید ابراهیم رئیسی به سمت معاونت حسین امیر عبداللهیان وزیر خارجه فقید منصوب شد و سه سال درباره برجام با اروپایی ها مذاکره کرد.
او که تا سال ها دست راست و سایه همراه سعید جلیلی شناخته می شد، وقتی به عنوان رییس هیات مذاکره کننده در دولت سیزدهم پای میز مذاکرات احیاء برجام نشست متوجه شد که دنیای واقعی مذاکره با آنچه سال ها در سایه سعید جلیلی تکرار کرده بود، تفاوت زیادی دارد.
باقری وارد چرخه اجرایی شد و با مشاهده شرایط کشور فهمید برجام در این شرایط تنها گزینه ای است که ایران در اختیار دارد. در مقابل سعید جلیلی تن به پذیرفتن سمت دولتی نمی دهد و به همین دلیل همواره در مقام منتقد و تئوریسین باقی مانده است.
از ابتدای آغاز به کار باقری کنی در دولت سیزدهم شایعات و صحبت هایی درباره فاصله بین جلیلی و باقری کنی شنیده می شد اما اسفندماه سال گذشته امیرحسین ثابتی از چهره های اصلی حلقه سعید جلیلی به صراحت از این اختلاف و جدایی سخن گفت.
ثابتی در گفت و گو با خبرگزاری دانشجو درباره این اختلاف گفته است:« علی باقری شخصا آدم محترمی است و هیچوقت چیز بدی از شخصشان ندیدم. در ماجرای برجام نظر علی باقری خیلی عوض شد. علی باقری با جلیلی اختلاف بر سر برجام پیدا کرده اند. یکبار باید سه چهار ساعت با باقری به خاطر عوض شدن نظرش بر سر برجام گفتگو کنم. جنس علی باقری را جنس ظریف و روحانی نمیدانم».
علی باقری کنی و دو دهه همراهی با سعید جلیلی
رشد علی باقری کنی در خانواده ای ریشه دار در سیاست ورزی در جمهوری اسلامی ، سرنوشت اش را با سیاست گره زده است. او فرزند محمدباقر باقريكني -از اعضاي سابق مجلس خبرگان رهبري و عضو هيات امناي موسسه جامعه الصادق- و برادرزاده محمدرضا مهدويكني، روحانی صاحب نفوذ و شیخ تصمیم ساز اصولگرایان بود.
علاوه بر اين وصلت مصباحالهدي، برادر علي باقريكني با خانواده خامنهاي ریشه های خانواده باقری کنی را بیش از پیش تحکیم کرد.
فارغ التحصیلی از دانشگاه امام صادق مسیر زندگی باقری کنی را به سمت سعید جلیلی سوق داد. سابقه همراهی باقری کنی با سعیدجلیلی البته به دهه 80 باز می گردد؛ هرجا سعید جلیلی مسئولیتی داشت، باقری کنی دست راست و صدای ناطق تکرار دیدگاه های او بود.
باقری کنی از ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۲ و در دوره سكانداري سعيد جليلي در مذاكرات هستهاي در دولت نهم و دهم در تیم مذاکره کننده عضويت داشته و زماني كه سعيد جليلي، معاونت اروپا و امريكاي وزارت امور خارجه را برعهده داشت؛ مديركل اروپاي مركزي و شمالي اين معاونت بود و پس از سعيد جليلي، مدتي به عنوان معاون اروپاي وزير امور خارجه فعاليت كرد و پس از حضور جليلي در شوراي عالي امنيت ملي، به عنوان معاون او منصوب شد.
بعد از فارغ التحصیلی از دانشگاه امام صادق، علی باقری کنی مدتی در صداوسیما مشغول به کار شد اما خیلی زود به عرصه ای رفت که مرادش یعنی سعید جلیلی در آن فعال بود. حضور اوليه باقريكني در دستگاه ديپلماسي جمهوری اسلامی مصادف شده بود با سالهايي كه قطعنامههاي پيدرپي عليه ايران صادر ميشد و پرونده هستهاي ایران در شورای امنیت سازمان ملل از فاز حقوقي وارد فاز امنيتي شده بود. قطعنامههاي شوراي امنيت یکی پس از دیگری تحريمهاي بيسابقه مالي و نفتي را بر سر ایران می ریخت و در این شرایط سعید جلیلی شمایل مذاکره بود و علی باقری کنی کنار دستش مشق سیاست و مذاکره می کرد.
او خود درباره ۵ سال حضورش به عنوان عضو ارشد تيم مذاكرهكننده هستهاي و رويكردهاي جناحهاي مخالف به مذاكرات آن زمان، ادبیاتی مشابه گفته های سعید جلیلی در مذاکرات دارد؛ مبهم و پیچیده و تمرکز بر بازی با کلمات برای دوری از پاسخگویی درباره علت عدم دستیابی به یک توافق. به بیان ساده تر باقری کنی تا سال ها پیش در حال توجیه مذاکره برای مذاکره – ایده سعید جلیلی – بوده و گفته است:«در عرصه مناسبات خارجي كشورها با هم تقريبا مثل مناسبات افراد با هم، برآورد يك كشور نسبت به كشور ديگر، آن كشور اول نسبت به كشور دوم رفتارش را تنظيم ميكند. بنده رفتارم را براساس برآوردم نسبت به رفتار شما تنظيم ميكنم. به طور مثال اگر فرض من اين باشد كه شما در بحث هستهاي خيلي تخصص داريد، بنده هيچگاه در يك جلسه با شما صحبت نخواهم كرد، چون ميدانم شما خيلي بالاتر از من هستيد بنده قادر نخواهم بود با شما … كنم. وقتي من ميآيم و با شما در مورد هستهاي … ميكنم، برآوردم اين است كه از شما اشرافم بر موضوع بيشتر است، حال ممكن است اين برآورد غلط باشد. در كشور هم به همين صورت است، براساس برآوردهايشان سياستهايشان را تنظيم و اقدام ميكنند»
علی باقری کنی همنوا با سمفونی مخالفت سعید جلیلی با برجام
با روي كار آمدن دولت دوازدهم و تيم روحاني با مسووليت ظريف به عنوان وزير امور خارجه، علي باقري از دستگاه ديپلماتيك كوچ كرد تا به يكي از سرسختترين منتقدين ظريف و روحاني بدل شود. پس از كنار رفتن او از تيم هستهاي، نقدهايي جدي به مذاكرات برجامي ظريف و تيمش را در رسانههاي مختلف منتشر ميكرد و حتي نقدي بر كتاب خاطرات وندي شرمن هم نوشت و ديدگاه نقادانه خود به مذاكره با غرب را در تريبونهايي نظير شبكه افق صدا و سيما يا رسانههاي بسيج دانشجويي و دانشگاه امام صادق(ع) منتشر ميكرد. وي پس از توافق ژنو كه پيشدرآمد برجام بود، در مجلس حضور يافت و محتواي مذاكرات و توافقات را در كميسيوني با عنوان «كميسيون برجام» كه رياست آن را عليرضا زاكاني برعهده داشت، نقد كرد.
همراهی با سعید جلیلی؛ از سیاست خارجی تا ستاد انتخاباتی
در انتخابات رياستجمهوري سال ۱۳۹۲ كه جليلي نامزد بود. او كه نماينده جلیلی در برنامههاي تلويزيوني بود، در يكي از اين برنامهها، به تندي به روحاني كه پيش از رياستجمهوري «محمود احمدينژاد»، مسوول مذاكرات اتمي بود، تاخت و از خود تمجيد كرد: «كساني كه ميگويند الان مذاكره نميشود و آن موقع مذاكره ميشد، بدانند الان به معناي واقعي مذاكره صورت ميپذيرد و آن موقع مذاكره نميشد. آن موقع، آنها درخواست ميدادند و شما امضا ميكرديد، اما اكنون مذاكره صورت ميگيرد و اين به معناي مذاكره جدي است.»
نکته قابل توجه دیگر اشاره چهره های غربی در خاطراتشان به علی باقری کنی و گره خوردن نام او با سعید جلیلی در حواشی مذاکرات است.
یکی از روایت های آمریکایی ها می گوید که در جريان مذاكراتي كه جليلي و باقريكني به نمايندگي ايران با گروه 1+5 داشتند، جليلي در ژنو وارد تماسي مهم با ويليام برنز، نماينده وقت امريكا در مذاكرات که بعدها رییس سازمان سیا شد، داشته و در اين تماس علي باقريكني نيز حضور و نقش مهمي ایفا کرده است.
سال 1400 وقتی دوباره سعید جلیلی ردای کاندیداتوری برتن کرد، باز هم علی باقری کنی بود که در کنار او حضور می یافت. همراهی که این گمانه زنی را تقویت کرد که در صورت پیروزی جلیلی باقری کنی وزیر امور خارجه او خواهد بود. در نهایت اما جلیلی از عرصه رقابت کنار رفت و بعد از پیروزی ابراهیم رئیسی در انتخابات تصویری منتشر شد که حسين اميرعبداللهيان و علي باقريكني هر دو در محل حاضر بودند. پیام تصور روشن بود؛ باقريكني قرار نیست وزیر امور خارجه باشد اما سمت دیگری برای وی در نظر گرفته شده است.
شروع مذاکره با هدایت باقری کنی؛ وقتی افتاد مشکل ها
وقتی علی باقری کنی به جای عباس عراقچی سرپرستی و هدایت تیم مذاکره کننده ایران را بر عهده گرفت بسیاری یک تصویر قطعی را بیان می کردند؛ رییس تیم مذاکره کننده در حقیقت جلیلی است و غیر ممکن است که باقری کنی از زیر سایه سعید جلیلی بیرون بیاید.
جدایی باقری کنی و جلیلی اما زودتر از چیزی که تصور می شد رخ داد ؛ افشاي رسانهاي نامه سعيد جليلي به رهبري در نقد روند مذاكرات وين كه هدايتش را باقري برعهده داشت، نشان داد علی باقری علیه استاد و مراد خود شوریده است.
زمزمه ها شروع شد که باقري رويكردي متفاوت از جليلي در مذاكرات دنبال كرده كه از قضا مورد توافق مقامات عالي نظام نيز بوده است. جليلي در آن نامه ۲۰۰ صفحهاي به رهبر انقلاب، پيشنهاد خروج از برجام، افزايش غنيسازي حتي تا ۹۰درصد را داده بود، با اين منطق كه بعد از شكستن خطوط قرمز هستهاي، امتيازات بيشتري را كسب ميكنيم. اين همان رويكردي بود كه وقتي جليلي در دولتهاي نهم و دهم مذاكرهكننده ارشد ايران بود، دنبال ميكرد. حالا اما باقري، تلاش ميكند با تاكتيك «مذاكره براي رفع تحريم» راهي متفاوت از سعيد جليلي را برود. منصور حقيقتپور، مشاور رييس سابق مجلس، درباره موضوع ارسال نامه 200 صفحهاي سعيد جليلي به رهبر انقلاب و درخواست براي توقف مذاكرات و خروج از برجام، درباره انتقادات جليلي در اين نامه به شخص باقريكني بهرغم نزديكي فكري و سياسي اين دو چهره گفت: تا زماني كه باقريكني همكار جليلي بود هر دو روي هوا حرف ميزدند اما باقريكني حالا پشت ميز نشسته و با واقعيتها روبهرو شده، بنابراين صحبت و رويكردش از گذشته فاصله گرفته و روي زمين با واقعبيني حرف ميزند. حقيقتپور تاكيد كرد: تفكرات باقريكني واقعيتر و اجراييتر از انديشه رئاليستي جليلي در موضوع مذاكرات است. مجموعه كنشهاي علي باقري در مذاكرات وين پيام روشني داشت، او راهي متفاوت از سعيد جليلي را براي دستيابي به نتيجه عملي در مذاكرات انتخاب كرده بود. علاوه بر اين در همان ايام نرفتن اميرعبداللهيان به وين در حساسترين روزهاي مذاكرات -برخلاف ظريف كه در مراحل مهم مذاكرات حضور فعالي كنار مذاكرهكنندگان داشت- گوياي جايگاهي مورد اعتماد براي باقريكني بود.
شهریور سال 1401 کم کم صدای اعتراض منتقدین برجام و نزدیکان سعید جلیلی نسبت به عملکرد باقری کنی بلند شد. مشخص ترین نمونه اش هم سخنرانی سید محمود نبویان عضو جبهه پایداری و منتقد جدی برجام بود که با انتقاد از کنار گذاشتن برخی چهره ها از تیم مذاکره کننده می گوید:« همین رییس تیم که از خودمان است- باقری کنی- می گوید این ها نمی توانند مذاکره کنند و کنارشان گذاشته و گفته شما تند هستید! بعد رفته از اعضای تیم ظریف ادم آورده است».
عباس رنجبر، مسئول دفتر سعید جلیلی در توئیتی مسئولیت مستقیم توافق را نه نظام و شورای عالی امنیت ملی، بلکه رئیسی و باقری کنی معرفی میکند. او مینویسد: «احیای روح برجام و تز رسواشدهی حل معیشت ازطریق سازش در اذهان مردم؛ شرطی کردن اقتصاد و اعمال خود تحریمی علیه نهادهای داخلی؛ اعطای مجدد اهرم فشار مکانیسم ماشه و نظارتهای استثنایی به آمریکا و جاسوسان اسرائیل؛ و… آقایان رئیسی و باقری مسئولیت مستقیم تبعات این تصمیم برعهدهی شماست.»
فریدون عباسی هم که روزگاری در کنار باقری کنی و سعید جلیلی در دولت احمدی نژاد سررشته کارهای هستهای را برعهده داشتند در انتقادی تند گفته بود: «هرچه میگوییم شما در این مذاکرات درباره چه چیزی صحبت میکنید، پاسخ دقیقی نمیشنویم».
شهريور سال 1402 دوران تعارف بين علي باقريكني و سعيد جليلي کاملا به پایان رسید. باقريكني به يكباره به صورت مستقيم و علني از اصل مذاكره دفاع كرد و فراتر از آن در نكوهش كساني كه مخالف مذاكره به بهانه دفاع از ارزشها هستند، صحبت كرد. اتفاقي كمسابقه، چراكه باقريكني با روحيه مشتركي با سعيد جليلي از اساس با سخنراني ميانه خوبي نداشت و در تمام دو سال قبل از آن تعداد سخنرانيهايش به تعداد انگشتان يك دست نرسيده بود.
سخنراني باقريكني در 21 شهريور سال 1402 اما پيام مشخصي براي «مخاطبان مختلف» در داخل و خارج از كشور داشت؛ او از «مذاكره» دفاع و تاكيد كرد كه «كساني كه با پوشش دفاع از ارزشها تلاش ميكنند تا مذاكره را ماهيتا ضدارزش جلوه دهند، عملا ميخواهند دست نظام براي تامين منافع ملي را از اين ابزار كليدي و مهم تهي كنند.» باقري كه در گردهمايي سراسر اعضاي هيات علمي دانشگاه فرهنگيان اين سخنان را بيان كرده بود همچنين در كنايهاي به رفقاي قديمي خود گفت كه «سياست خارجي عرصه اساس نيست، بلكه ميدان باورها، عقلانيت و هوشمندي است.» اين اظهارات در شرايطي مطرح ميشد كه هيات ايراني به رياست رييس دولت سيزدهم براي شركت در نشست مجمع عمومي سازمان ملل متحد به امريكا عازم سفر بود. همزماني اين اظهارات با موعد سفر به امريكا اين گمانهزني را تقويت كرد كه با از دست رفتن فرصتهاي مختلف احياي برجام از زمان روي كار آمدن دولت سيزدهم، حالا قرار است طرحي نو درانداخته شود و علي باقريكني صدايي بود براي اعلام موضع به جريان ضدمذاكره كه در داخل و خارج از دولت سيزدهم سرسختانه قد علم كرده بودند و خيال كوتاه آمدن نيز نداشتند. در همين سخنان بود كه باقري به وضوح به اهميت روابط با اروپا اشاره كرده و با بيان اينكه «ظرفيت شرق هيچ دليلي بر بيتوجهي يا كمتوجهي به ديگر ظرفيتها نيست»، گفت: «اروپا هيچگاه در فهرست سياه روابط خارجي ما قرار نداشته و ندارد و به هر ميزان كه اين كشورها آماده نقشآفريني در توسعه كشور باشند، با اقبال طرف ايراني مواجه خواهند شد، اما تاكيد راهبردي رييسجمهور اين است كه توسعه و پيشرفت كشور و رفاه و آسايش مردم نبايد گروگان اراده و تصميم چند پايتخت غربي باشد.»
باقريكني اگرچه در شهريور سال گذشته با ادبياتي تندتر از فرم كلمات و جملات قبلي خود صحبت كرده بود، اما باز هم در به كار بردن عبارت «احياي برجام» محافظهكاري كرد و چيزي بر زبان نياورد. او در قامت ديپلماتي بس محافظهكار به بيان اين جملات بسنده كرد: «جمهوري اسلامي ايران در صورت واقعبيني طرفهاي مقابل و پرهيز آنها از تكرار اشتباهات گذشته، مانعي براي ازسرگيري مذاكرات و نهاييسازي توافق نميبيند.»
اين اظهارات باقري در انتهاي تابستان 1402 در شرايطي بود كه يك سال قبل از آن هم در تابستان 1401 شنيدهها حاكي از فرصت توافق پيش پاي ايران بود. فرصتي كه مشخص نشد و نيست به چه دليل از دست رفت.
اين دلايل هرچه بود، يك سال بعد باقريكني را به اين نقطه رسانده بود كه در اظهاراتش در آستانه سفر به امريكا «خط سياست خارجي را از مداخلات نيروهاي مختلف در سياست داخلي» جدا و پيام دولت سيزدهم و خودش را شفاف به رفيق و مراد قديمياش و نزديكانش برساند: «دولت تحت هيچ شرايطي وارد سياسيبازي برخي جريانهاي سياسي در عرصه سياست خارجي نشده و با اهتمام تمام تلاش كرده تا سياست خارجي در تراز يك موضوع ملي بماند و به سطح مساله يك جريان سياسي تقليل نيابد.»
حالا علی باقری کنی در جایگاه دبيري شوراي راهبردي روابط خارجي موقعیت ویژه ای دارد؛ جلیلی و یارانش از او دلخور هستند اما براي ديپلماتي كه يك دهه پيش برجام را با زن ناسازگار و كودك سرطاني مقايسه كرده بود و يك دهه بعد، وقتي از زير سايه دولت سايه و جليلي بيرون آمد، در آخرين جلسه شوراي امنيت سازمان ملل گفت: «برجام به عنوان يك ابتكار چندجانبه توانست يكي از موضوعات غيرضروري و يك نگراني ساختگي ازسوي كشورهاي غربي درخصوص برنامه صلحآميز هستهاي ايران را مورد توجه قرار دهد.» فصل تازه ای از سیاست ورزی در راه است. فصلی خارج از سایه دولت سایه.
دیدگاهتان را بنویسید