
آژانس خبری ملت آزاد آنلاین، گروه استانها: کلیبر، شهری در شمالشرقی آذربایجان شرقی، درست در میانه جنگلهای تنومند ارسباران قرار گرفته؛ جنگلهایی که نامشان سالهاست در فهرست میراث جهانی یونسکو مطرح میشود، اما کمتر کسی میداند که در دل همین جنگلها، یکی از کهنترین مجموعههای فرهنگی و تاریخی فلات ایران قرار دارد. منطقهای که تمامی لایههای تاریخ، از دوران اورارتو تا اشکانی، ساسانی، صفوی و قاجار، رد پای خود را در آن باقی گذاشتهاند.
در حالیکه شهرت کلیبر اغلب به «قلعه بابک» و «طبیعت ارسباران» محدود شده است، این شهرستان در واقع دهها محوطه باستانی، گورستانهای تاریخی، آئینهای مذهبی نادر، روایتهای شفاهی حماسی، و بناهای کمتر شناختهشدهای دارد که هنوز حتی فهرستبرداری کامل نشدهاند؛ نبود پژوهشهای میدانی و کمبود پروندههای علمی موجب شده این منطقه کمتر معرفیشده و حتی در برخی حوزهها بکر و دستنخورده باقی بماند.
کلیبر فقط قلعه بابک نیست؛ یک جهان تاریخی ثبتنشده است
میکائیل نظری فعال گردشگری، مدرس و پژوهشگر میراث بومی ارسباران در گفت و گو با خبرنگار ملت آزاد آنلاین با تأکید بر جایگاه تاریخی کلیبر گفت: اگر کسی تنها یکبار از مسیرهای روستایی و کوهستانی کلیبر عبور کند، میفهمد که هر تپه و هر صخره نشانی از یک گذشته فراموششده است. بلکه کلیبر یک جهان تاریخی ثبتنشده است، جهانی که حتی بخش زیادی از آن در سامانه ملی میراث فرهنگی نیز شناسایی نشده است.
نظری بر این باور است که تمرکز افکار عمومی بر قلعه بابک، مانعی جدی در مسیر معرفی دیگر آثار تاریخی منطقه شده است. شهرت قلعه بابک باعث شده دهها اثر دیگر از نگاه پژوهشگران، گردشگران و حتی مسئولان دور بمانند.
به گفته او در محدوده مرکزی کلیبر، مجموعهای از قلعهها، گورستانها و محوطههای باستانی وجود دارد که هنوز حتی یک پرونده مطالعاتی رسمی برای آنها تهیه نشده است.
نظری در ادامه به برخی نمونههای مهم میراث پنهان کلیبر اشاره کرد و افزود: «دژ سنگی آغجهقالا» نمونۀ برجستهای از آثار دفاعی منطقه میباشد، قلعهای با ساختاری پیچیده که بر اساس بررسیهای میدانی، قدمت آن به دوره ساسانی نسبت داده میشود.
وی از دژهایی مانند پیغام، پشتو و آوارسین نیز یاد کرد، دژهایی که هرکدام بخشی از شبکه دفاعی تاریخی ارسباران بودهاند و امروز بسیاری از مردم حتی نام آنها را نشنیدهاند.
در کنار این دژها، نظری به محوطههای باستانی خانآلان، آغقیه و بسطاملَر اشاره کرد، مناطقی که سطح آنها پوشیده از سفالهای شکسته، بقایای معماری مدفون و نشانههای سکونت چند لایه است.
این محوطهها بهگفته نظری، از نظر قدمت و تنوع فرهنگی، قابل مقایسه با محوطههای برجسته شمالغرب ایران هستند اما نبود مطالعات سبب شده که هنوز در زمره آثار ثبتشده قرار نگیرند.
بخش دیگری از میراث تاریخی کلیبر، گورستانهایی است که در دورههای مختلف مورد استفاده قرار گرفتهاند. نظری از گورهای صندوقی، سنگگورهای منقوش و قبور دخمهای یاد کرد؛ گورهایی که از دوره اشکانی تا قرون اسلامی امتداد دارند و میتوانند اطلاعات ارزشمندی از تحول فرهنگی منطقه ارائه کنند.
وی همچنین از پناهگاههای سنگی و غارهای آئینی سخن گفت، فضاهایی که بنا بر روایتهای محلی، زمانی محل اجرای آئینهای کهن بودهاند.
نظری با اشاره به مشکلات ثبتنشدن این آثار گفت: نگرانی اصلی من وضعیت میراث ناملموس این منطقه است، آیینهایی از قبیل:
یایلاققویی (جشن کوچ عشایر به ییلاق، همراه با موسیقی بالابان و رقصهای بومی): آئینی که بهتدریج در حال کمرنگ شدن است.
مراسم عاشورایی خاص روستاهای لطیف و وینق: آئینی که با نغمههای حماسی و شیوهای منحصربهفرد از چامهخوانی برگزار میشود.
روایتهای شبانه و قصهخوانیهای سنتی (نغمهلر): روایتهایی از پهلوانیها، زندگی عشایر و داستانهای مربوط به بابک که امروزه کمتر شنیده میشوند.
نظری تأکید کرد: اگر اکنون برای ثبت این آئینها اقدام نشود، در آینده نزدیک بخش بزرگی از آنها از میان خواهد رفت. وی افزود: سکوت رسانهای، نبود پژوهش و کمتوجهی طرحهای توسعه گردشگری به میراث فرهنگی، سه عامل اصلی در ناشناخته ماندن کلیبر هستند و اگر نگاه جامعتری به این شهرستان وجود داشته باشد، کلیبر میتواند به یکی از مهمترین مقاصد گردشگری فرهنگی ایران تبدیل شود.
ثبت آثار تاریخی کلیبر در اولویت قرار دارد
مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی آذربایجانشرقی نیز در گفتوگو با خبرنگار ملت آزاد آنلاین، بر اهمیت تاریخی کلیبر تأکید کرد و افزود: این شهرستان یکی از حوزههای مهم باستانشناسی استان است.
احمد حمزه زاده گفت: گستردگی محوطههای باستانی، وجود دژهای متعدد و تنوع لایههای فرهنگی، کلیبر را به منطقهای تبدیل کرده که نیازمند یک برنامهریزی دقیق برای ثبت و حفاظت آثار است.
مدیرکل میراث فرهنگی آذربایجان شرقی با اشاره به اینکه فرآیند ثبت ملی برخی آثار تاریخی کلیبر آغاز شده، گفت: پرونده مربوط به چند دژ، گورستان تاریخی و محوطه باستانی در حال تکمیل است و مطالعات مقدماتی برای تعیین قدمت و ارزش فرهنگی آنها در دست انجام است.
حمزه زاده تاکید کرد: ثبت آثار در فهرست ملی، اولین قدم برای حفاظت مؤثر از آنهاست.
وی با اشاره به تهدیدهایی که آثار ثبتنشده را در معرض خطر قرار میدهد، گفت: فرسایش طبیعی، حفاریهای غیرمجاز و توسعههای عمرانی بدون نظارت، از اصلیترین خطرهایی است که آثار ناشناخته کلیبر را تهدید میکند. و با تعیین حریم آثار و آغاز ساماندهی، میتوان بخش زیادی از این تهدیدها را کاهش داد.
حمزه زاده همچنین بر اهمیت میراث ناملموس منطقه تأکید کرد و افزود: آئینهای عشایری، موسیقی آشیقی، روایتهای شفاهی و جشنهای سنتی، بخشی از هویت فرهنگی مردم کلیبر و ارسباران است که ادارهکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی آذربایجانشرقی در تلاش است این آئینها نیز در قالب پروندههای مستقل مستندسازی و برای ثبت ارائه شود تا از فراموشی و دگرگونیهای ناخواسته جلوگیری شود.
آنچه از گفتوگوهای کارشناسان و مطالعات میدانی برمیآید، این است که کلیبر تنها «شهر قلعه بابک» نیست؛ بلکه منطقهای با لایههای متنوع فرهنگی و تاریخی است که هنوز بسیاری از آن شناسایی یا ثبت نشده است. دژهای سنگی، محوطههای باستانی، آئینهای کهن، گورستانهای چنددورهای و روایتهای شفاهی، بخشی از هویت تاریخی این شهرستان را تشکیل میدهند؛ هویتی که برای حفظ آن، نیازمند ثبت ملی، پژوهش علمی، حفاظت اضطراری و معرفی رسانهای گستردهتر هستیم.
کلیبر ظرفیت آن را دارد که به یکی از قطبهای مهم گردشگری فرهنگی ایران تبدیل شود؛ بهشرط آنکه نگاهها از یک اثر مشهور فراتر رود و «تمام منطقه» بهعنوان یک منظومه تاریخی و فرهنگی مورد توجه قرار گیرد.










دیدگاهتان را بنویسید