به گزارش پایگاه خبری ملت آزاد به نقل از به وقت مطالبه دریاچه ارومیه، بزرگترین دریاچه شور خاورمیانه و از ذخایر ارزشمند زیستمحیطی جهان، در شمالغرب کشور قرار دارد و همواره جایگاهی ممتاز در جغرافیا، محیط زیست و گردشگری منطقه داشته است. این دریاچه که روزگاری بهعنوان یکی از جاذبههای طبیعی ایران شناخته میشد، اکنون با بحران شدید کاهش سطح آب مواجه است و خطر خشک شدن کامل آن، زنگ هشدار جدی برای آینده اکولوژیکی منطقه را به صدا درآورده است.
این پهنه آبی با شوری بالا و زیستگاه خاصی که برای گونهای منحصربهفرد بهنام آرتمیا فراهم کرده، نقش کلیدی در حفظ تعادل زیستی منطقه دارد. پرندگان مهاجر نظیر فلامینگوها و اردکها نیز هر ساله به تالابهای اطراف دریاچه پناه میآورند، اما خشکشدن تدریجی دریاچه، حیات این گونهها را نیز با خطر نابودی مواجه کرده است.
عوامل تشدید بحران؛ اقلیم، کشاورزی و مدیریت نادرست
دلایل متعددی در تسریع روند خشکشدن دریاچه ارومیه نقش داشتهاند. تغییرات اقلیمی، کاهش بارشهای سالانه و افزایش دمای هوا موجب کاهش منابع آبی و تبخیر گسترده آب دریاچه شده است. از سوی دیگر، بهرهبرداری بیرویه از آبهای سطحی و زیرزمینی برای مصارف کشاورزی، جریان رودخانههای منتهی به دریاچه را بهشدت کاهش داده است. در سالهای اخیر، کشاورزی سنتی و کشت محصولات آببر فشار سنگینی بر منابع آبی منطقه وارد کرده است.
ساخت سدهای متعدد بر مسیر رودخانههای اصلی تغذیهکننده دریاچه نیز نقش بسزایی در قطع جریان طبیعی آب ایفا کردهاند. این اقدامات، در نبود سیاستهای یکپارچه و علمی برای مدیریت آب، باعث شده منابع اصلی تغذیه دریاچه تحلیل رود و اکوسیستم آن به مرز فروپاشی برسد.
از زیستمحیطی تا اجتماعی؛ پیامدهای خشک شدن دریاچه
خشکی دریاچه ارومیه تنها تهدیدی برای محیط زیست نیست، بلکه آثار آن در حوزههای اجتماعی و اقتصادی نیز بروز یافته است. شکلگیری طوفانهای نمکی که از بستر خشکشده دریاچه برمیخیزد، سلامت انسانها، کیفیت هوا و قابلیت کشاورزی زمینهای اطراف را بهطور جدی تهدید میکند. مهاجرت اجباری ساکنان به دلیل آلودگی و کمآبی، چهرهی جمعیتی منطقه را نیز دگرگون کرده است.
برنامههای احیا؛ مسیر دشوار اما ضروری
در سالهای اخیر، دولت ایران با همکاری نهادهای داخلی و بینالمللی، طرحهایی برای احیای دریاچه ارومیه تدوین کرده است. یکی از این اقدامات، اجرای پروژههای انتقال آب به دریاچه از دیگر منابع آبی است. همچنین، طرحهایی برای کاهش مصرف آب در کشاورزی و ترویج شیوههای آبیاری مدرن در دستور کار قرار گرفته است. با این حال، این اقدامات با موانع اجرایی و کمبود هماهنگیهای مدیریتی مواجهاند.
مطالبه عزم ملی برای نجات دریاچه
استاندار آذربایجان شرقی، بهرام سرمست، در اظهاراتی تصریح کرده است که احیای دریاچه ارومیه از توان منطقهای خارج بوده و مستلزم عزم ملی است. وی پیشنهاد داده است که با مشارکت دانشگاههای برجسته آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و کردستان، کنسرسیومی علمی برای پیشبرد طرحهای احیا تشکیل شود و ستاد ملی احیا با حضور مقامات ارشد کشور، نظارت و هماهنگی طرحها را بهعهده گیرد.
هشدارهای زیستمحیطی؛ حقابه و مدیریت علمی
شهنام اشتری، مدیرکل حفاظت محیط زیست آذربایجان شرقی نیز ضمن هشدار نسبت به تعریف حقابههای جدید در حوضه آبریز دریاچه، تأکید کرده است که تحقق حقابه زیستمحیطی، شرطی اساسی برای بقای دریاچه است. وی همچنین از اجرای طرحهایی برای مهار گردوغبار و تثبیت سواحل مستعد فرسایش خبر داده است.
وی خاطرنشان کرده است که اقدامات انجامشده، گرچه مؤثر بودهاند، اما کافی نیستند و تکمیل پروژههای علاجبخش، نظیر تغییر الگوی کشت، افزایش بهرهوری آب و جلوگیری از توسعهی بیشتر مصرف، برای تداوم حیات دریاچه ضروری است. نقش دانشگاهها و فعالان علمی نیز در اطلاعرسانی عمومی و تحلیل علمی شرایط دریاچه، مورد تأکید قرار گرفته است.
آیا امیدی برای آینده باقیست؟
بهروز ساری صراف، استاد دانشگاه تبریز، در گفتوگویی با اشاره به میزان بالای تبخیر روزانه دریاچه، تأکید کرد که ورودی کنونی آب به هیچوجه با میزان تبخیر آن همخوانی ندارد. وی ضمن اذعان به تلاش مسئولان، تصریح کرد که مسئله دریاچه با گزارش عملکرد حل نمیشود؛ بلکه نیازمند اقداماتی مؤثر و دقیق است.
ساری صراف همچنین از نبود شفافیت دادهها و کاهش اطلاعرسانی دقیق نسبت به وضعیت روزانه دریاچه در دستگاههای مسئول ابراز نگرانی کرد.
دیدگاهتان را بنویسید