×

مدیرکل 37 سال قبل تشریح می‌کند؛ ریشه افت تحصیلی دانش‌آموزان چیست؟

  • کد نوشته: 10988
  • ۰۳ آبان ۱۴۰۴
  • 0
  • به گزارش آژانس خبری ملت آزاد آنلاین از یاسوج، افت تحصیلی دانش‌آموزان در استان کهگیلویه و بویراحمد دیگر یک زنگ خطر نیست، بلکه به اصلی‌ترین مسأله اجتماعی و آموزشی این منطقه تبدیل شده است و آمارهای نگران‌کننده نشان می‌دهد که میانگین نمرات دانش‌آموزان کلاس دوازدهم به طور متوسط به 8.15 رسیده است؛ رقمی که حکایت از یک […]

    مدیرکل 37 سال قبل تشریح می‌کند؛ ریشه افت تحصیلی دانش‌آموزان چیست؟
  • به گزارش آژانس خبری ملت آزاد آنلاین از یاسوج، افت تحصیلی دانش‌آموزان در استان کهگیلویه و بویراحمد دیگر یک زنگ خطر نیست، بلکه به اصلی‌ترین مسأله اجتماعی و آموزشی این منطقه تبدیل شده است و آمارهای نگران‌کننده نشان می‌دهد که میانگین نمرات دانش‌آموزان کلاس دوازدهم به طور متوسط به 8.15 رسیده است؛ رقمی که حکایت از یک بحران عمیق در زیرساخت‌ها و کیفیت آموزش دارد. این وضعیت، آژانس خبری ملت آزاد آنلاین را بر آن داشت تا یک پرونده ویژه را برای کاوش دلایل این روند نزولی، از نگاه طیف‌های مختلف ذینفعان از جمله مسئولان سابق، کارشناسان، معلمان و اولیا، آغاز کند.

    در این راستا، گفت‌وگو با علیرضا شفیعی مطهر، مدیرکل آموزش و پرورش استان کهگیلویه و بویراحمد در سال‌های 67 و 68، نخستین گام در این مسیر پژوهشی بود. پاسخ‌های او، فراتر از مسائل صرفاً اداری و منطقه‌ای، ریشه این معضل را در عوامل کلان‌تر جستجو می‌کند. شفیعی مطهر علت‌العلل این بحران را شرایط عمومی کشور و جامعه از نظر اقتصاد و فرهنگ می‌داند که خود معلول حکمرانی نادرست است. او همچنین تأکید می‌کند که بودجه ناکافی برای مدارس دولتی و مناطق محروم، نقشی اساسی در این کاهش کیفیت ایفا می‌کند.

    اما شاید تأمل‌برانگیزترین بخش سخنان وی، خاطره‌ای از دوران تحصیلش بود؛ ماجرای تعبیر اشتباه یک ضرب‌المثل توسط معلم و ترس دانش‌آموز از بیان برداشت صحیح خود. این خاطره، ارتباط مستقیمی با وضعیت کنونی جامعه و عدم جسارت در نقد مسئولان دارد و به عقیده این مدیر اسبق اگر جامعه امروز جرات بیان اشتباهات را نداشته باشد، به این دلیل است که در ساختار آموزشی ترس از اعتراض نهادینه شده و او معتقد است که سنگ بنای هر اصلاحی، باید از اصلاح نگرش مدیران و معلمان آغاز شود تا جرات پرسشگری و دفاع از حق در دانش‌آموزان احیا شود.

    ملت آزاد آنلاین: برای شروع بگویید چه مدت در سمت مدیرکلی آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد فعالیت داشتید و در چه دوره‌ای؟

    بنده از اوایل تیرماه 1367 تا شهریور 1368 در آن استان به عنوان مدیرکل فعالیت داشتم، انتصاب من توسط آقای دکتر سید کاظم اکرمی بود و خدمت من در زمان وزارت آقای دکتر نجفی پایان یافت.

    ملت آزاد آنلاین: می‌خواهیم وارد بحث شویم و می‌خواهیم آن را با خاطره‌ای از زمان مدیریت خود آغاز کنید.

    اجازه بفرمائید چندین خاطره تعریف کنم:

    خاطره نخست: عدم معرفی مدیرکل به عنوان معلم نمونه

    در سال‌هایی که به عنوان مدیرکل آموزش و پرورش در استان کهگیلویه و بویراحمد خدمت می‌کردم، چند هفته پیش از هفته بزرگداشت مقام معلم، نامه‌ای از وزارتخانه دریافت کردیم که در آن خواسته شده بود چهار معلم از سراسر استان با بالاترین امتیاز در زمینه‌های تألیفات، خدمت در جبهه، کمک به جبهه و موفقیت در تدریس، معرفی شوند. من نامه را به آقای جعفر ربانی، معاون محترم پرورشی و مسئول ستاد بزرگداشت مقام معلم، ارجاع دادم. ایشان پس از بررسی، اسامی چهار معلم نمونه را در چهار زمینه معرفی کردند و من نام خودم را به عنوان صاحب بیشترین تألیف در میان اسامی دیدم. گرچه این امتیاز حقِ من بود، اما شکل ظاهری کار زیبنده نبود که یک مدیر کل طی نامه‌ای به وزارتخانه، خود را به عنوان معلم نمونه معرفی کند! بنابراین، از آقای ربانی خواهش کردم نام مرا حذف و نفر بعدی را به عنوان معلم نمونه در بخش تألیف معرفی کنند. این تغییر انجام شد و در هفته معلم هر چهار نفر به تهران دعوت شدند و هدایای ارزنده‌ای به ایشان اهدا شد. غیر از خدا، آقای ربانی و من، هیچ‌کس از این تغییر اسامی آگاه نشد.

    خاطره دوم: اعتراف من به عنوان یک «اختلاسگر» برای تأمین بودجه

    این روزها اختلاسگران نام‌آور در مسابقه‌ای بی‌سابقه هر روز در پی شکستن رکوردهای پیشین قد برمی‌افرازند؛ من هم به فکر افتادم تا از یک اختلاس قدیمی خویش پرده بردارم تا به همه اختلاسگران بگویم روزی که ما باب اختلاس را گشودیم، شماها کجا بودید؟!

    حدود 37 سال پیش، من مدیرکل آموزش‌وپرورش استان کهگیلویه و بویراحمد بودم. پس از استعفا از آن سمت به شهر خود برگشتم و به تدریس مشغول شدم. روزی مسئول دبیرخانه اداره به من زنگ زد و گفت: احضاریه‌ای از دیوان محاسبات کشور برای شما آمده که من نگذاشته‌ام کسی از مفاد آن مطلع شود، لذا می‌خواهم شخصاً و محرمانه به دست شما برسانم که همچنان محرمانه بماند! من پرسیدم: مگر علت احضار و مفاد احضاریه چیست که باید محرمانه بماند؟ پاسخ داد: شما را به اتهام اختلاس احضار کرده‌اند!

    من که می‌دانستم پاکدست هستم، احضاریه را گرفتم و در تاریخ مقرر به دیوان محاسبات در تهران مراجعه کردم. برخورد آنان محترمانه بود. وقتی علت احضار را پرسیدم، پاسخ دادند: شما مرکز تربیت معلم را به دانشگاه آزاد اسلامی اجاره داده‌اید و دانشگاه آزاد جمعاً 65 هزار تومان بابت اجاره به مرکز تربیت معلم پرداخته و ما بررسی کرده‌ایم و اتفاقاً همه مبلغ اجاره در مرکز تربیت معلم هزینه شده و ریالی از آن نه در جیب شما رفته و نه جیب دیگری!

    گفتم: پس اتهام من و اختلاس من چیست؟!

    گفتند: با توجه به اصل 53 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران‌، شما باید دستور می‌دادید آن مبلغ 65 هزار تومان (650هزار ریال) به حساب خزانه واریز شود، در حالی که این پول در پرداخت هزینه‌های آب و برق و تلفن مرکز تربیت معلم صرف شده است.

    من ماجرا را توضیح دادم؛ رئیس مرکز تربیت معلم نزد من آمد و گفت مدیرکل پیشین ساختمان را در اختیار دانشگاه آزاد گذاشته و آنان زیان‌های زیادی به مرکز وارد ساخته‌اند و حتی هزینه‌های آب و برق و تلفن را هم باید ما بپردازیم! من گفتم: از هم اکنون دیگر آنان را به مرکز راه ندهید. رئیس مرکز پاسخ داد: آیا می‌دانید سرپرست دانشگاه آزاد شخص استاندار است؟ گفتم: هر کس می‌خواهد باشد! گفت: پس کتباً به من ابلاغ کنید! من چنین کردم و او دیگر از ورود دانشگاه آزاد جلوگیری کرد. روز بعد مدیرکل امور اجتماعی استانداری که معاون سرپرست دانشگاه آزاد هم بود، نزد من آمد و مشکل نداشتن محلی مناسب برای تشکیل کلاس‌های دانشگاه را توضیح داد. من هم زیان‌های وارده بر مرکز تربیت معلم را برشمردم. نهایتاً قرار شد ما فضای خالی و مازاد بر نیاز مرکز تربیت معلم را در ازای دریافت اجاره ماهانه در اختیار دانشگاه آزاد قرار دهیم. بدین ترتیب من توانستم جلوی زیان‌های وارده بر مرکز تربیت معلم را بگیرم و برای تأمین هزینه‌های آن نیز کسب درآمد کنم!

    اکنون، با وجود این که خود اقرار دارید که ریالی از وجوه دریافت‌شده نه به جیب من رفته و نه جیب هیچ کس، باز هم دستور فرمایید از حقوق من کسر شود! من فکر می‌کردم اگر روزی این کار و تدبیر من آشکار شود، متولیان کشور مرا برای تشویق و مدال‌دادن فرامی‌خوانند، نه به اتهام اختلاس! آنان تأیید کردند کار شما واقعاً شایسته تقدیر است، ولی چه کنیم که مغایر با قانون اساسی است! به هر صورت ما ناگزیریم از طریق دادگاه پیگیری کنیم. مدتی بعد احضاریه‌ای از دادگستری آن استان برایم آمد. من در تاریخ مقرر مراجعه کردم ولی ظاهراً منع تعقیب صادر کردند. بدین وسیله دفتر یکی از قدیمی‌ترین اختلاس‌های کشور بسته شد!

    خاطره سوم: پیشنهادی که اگر پذیرفته می‌شد …

    سی و چند سال پیش، ماهاتیر محمد، رهبر مالزی حقوق معلمان را ده برابر کرد. وقتی عده‌ای اعتراض کردند، در پاسخ معترضان گفت: من برای فرزندان مالزی یک سرمایه‌گذاری کردم که نتیجه‌اش را بیست سال بعد می‌بینید. امروز مالزی جزو سی کشور اقتصادی بزرگ جهان است. حالا این قصه پرغصه معلمان ایران را بخوانید. اگر در پایان جنگ هشت ساله، مدیران ما عقلانیت ماهاتیر محمد را می‌داشتند، امروزه وضع ما چنین نبود!

    در تابستان سال 1367، پس از پذیرش قطعنامه 598 و قبول آتش‌بس توسط ایران، بحث بازسازی کشور به‌شدت بالا گرفته بود. در همان روزها نخستین همایش مدیران کل آموزش و پرورش کشور پس از پایان جنگ در تهران تشکیل شد. نظر همه متولیان آموزش و پرورش بر این بود که بازسازی باید با اولویت آموزش و پرورش آغاز شود.

    به منظور تهیه و تدوین قطعنامه، چهار نفر از مدیران کل از جمله بنده انتخاب شدیم. من پیشنهادی مطرح کردم؛ معمولاً پس از هر همایش، قطعنامه‌ای صادر می‌شود و برخی از فرازهای آن در مطبوعات مطرح شده و پس از چند روز از اذهان فراموش می‌شود و در بهبود اوضاع اثری ندارد. پیشنهاد می‌کنم به جای تهیه و صدور قطعنامه، بیایید نامه‌ای خدمت امام خمینی(ره) بنویسیم و ضمن بیان مستنداتی، از ایشان بخواهیم که به مسئولان کشور توصیه فرمایند آموزش و پرورش در رأس اولویت‌های بازسازی کشور قرار گیرد.

    نمونه‌ای از تجارب بازسازی کشورهای مختلف جهان پس از پایان جنگ دوم جهانی را بازگو کردم؛ به ویژه مقایسه کره جنوبی و پاکستان را ذکر کردم: پاکستان و کره جنوبی پس از پایان جنگ دارای درآمد ملی تقریباً مساوی بودند. کره جنوبی با دادن اولویت اول به آموزش و پرورش توانست بیش از 90 درصد از افراد لازم‌التعلیم کشور را زیر پوشش قرار دهد، ولی پاکستان با عدم توجه، تنها 30 درصد را پوشش داد. پس از 25 سال، درآمد سرانه کره جنوبی سه برابر پاکستان شد!

    پس از تنظیم نامه، آن را در جمع همایش قرائت کردیم و به اتفاق آرا به تصویب رسید. قرار شد روز بعد طی دیداری با آقای هاشمی‌رفسنجانی، رئیس وقت مجلس، نامه جهت تقدیم به محضر امام ارسال شود. روز بعد نامه را تحویل دادیم، ولی از سخنانی که در این نشست از آقای هاشمی شنیدیم، احساس کردیم که دم گرم ما در آهن سرد مسئولان کشور نمی‌گیرد! … و چنین شد که امروز می‌بینیم! نتیجه تلخی که من می‌گیرم این است که تا مسئولان و متولیان کشور این حقیقت (اولویت نخست آموزش و پرورش) را درنیابند، و نیز تا هنگامی که به جای برنامه‌ریزی برای آینده به برنامه‌روزی بپردازند، این گره کور بازشدنی نیست.

    ملت آزاد آنلاین: از نگاه شما، مهم‌ترین تغییرات در نظام آموزشی استان در دهه‌های اخیر چه بوده است؟

    در استان تغییر ویژه‌ای به وجود نیامده و هرچه بوده تابع وزارت آموزش و پرورش بوده است.در واقع هیچ استانی این قدرت و اختیار را ندارد که در نظام آموزشی کشور تغییری ایجاد کند.

    ملت آزاد آنلاین: آیا در زمان مدیریت شما، نشانه‌های افت تحصیلی وجود داشت یا این پدیده در سال‌های اخیر شدت گرفته؟

    افت تحصیلی در هر نظام آموزشی امری طبیعی است زیرا هیچ‌گاه همه کسانی که در اول ابتدایی ثبت‌نام می‌کنند به کلاس 12 نمی‌رسند و هر سال عده‌ای از سیستم خارج می‌شوند. اما ما امروز با افت غیرمنتظره تحصیلی روبه‌رو هستیم، نه فقط در استان بلکه در کشور که این پدیده در سال‌های اخیر شدت یافته است.

    ملت آزاد آنلاین: وقتی واژه افت تحصیلی را می‌شنوید، نخستین علت ذهنی‌تان چیست؟

    اگر منظور این است که در ذهن خود چه علتی برای آن می‌دانید؟ باید بگویم علت‌العلل آن شرایط عمومی کشور و جامعه است از نظر اقتصاد و فرهنگ،که این هم خودش تابع یا معلول حکمرانی نادرست است.

    ملت آزاد آنلاین: ضعف اصلی در ساختار آموزش و پرورش را در کجا می‌بینید؛ معلم، محتوا، مدیریت مدرسه یا بودجه؟

    مجموعه‌ای از ضعف‌ها، ولی ظاهراً بودجه برای مدارس دولتی و مناطق محروم از همه مهم‌تر است.

    ملت آزاد آنلاین: آیا نظام آموزشی ما بیش از حد بر حفظیات و امتحان تأکید دارد؟

    بیش از حد بعید است. چون هر آموزشی مقداری حفظیات را لازم دارد، از آنجا که دانش آموخته‌های مدارس ما به هیچ وجه از نظر حفظیات و معلومات عمومی غنی نیستند، نمی‌توان گفت در مدارس بر محفوظات تکیه می‌شود و برعکس در سال‌های اخیر در عمل ضد حافظه تبلیغ می‌شود. شعر حفظ نکنید. فرمول حفظ نکنید. قرأن حفظ نکنید و…امتحان هم در حد لازم انجام می‌شود.

    ملت آزاد آنلاین: تا چه اندازه سیاست‌های آموزشی مرکز با نیازهای واقعی مناطق محروم مثل کهگیلویه و بویراحمد سازگار است؟

    من موارد ناسازگاری مشاهده نکردم. این سوال نیاز به اطلاعاتی دارد که من اکنون ندارم.

    ملت آزاد آنلاین: نقش کمبود بودجه در افت تحصیلی چقدر جدی است؟

    به نظر من نقشی اساسی دارد؛ ولی مواردی پژوهشی در این باره نداشتیم.

    ملت آزاد آنلاین: آیا در دوران مدیریت شما، توزیع نیروی انسانی و امکانات در مناطق دوردست عادلانه بود؟

    در حد امکان تلاش می‌کردیم توزیع نیروی انسانی را از مناطق دوردست آغاز کنیم.

    ملت آزاد آنلاین: کمبود معلم متخصص، مشاور و امکانات آموزشی چه تأثیری بر کیفیت یادگیری دارد؟

     روشن است که تاثیر منفی دارد.

    ملت آزاد آنلاین: در نگاه سیاست‌گذاران آموزشی، نقش خانواده چقدر جدی گرفته شده است؟

    در مقام نظر زیاد، ولی در مقام عمل این طور نیست.خانواده‌ها از گونه‌هایی متفاوت‌اند و از طریق کتاب درسی بچه‌ها نمی‌توان با آن‌ها ارتباط برقرار کرد.کاری عملی و وسیع با نیروهای انسانی قوی می‌طلبد.به هر حال من برآورد صحیحی ندارم.

    ملت آزاد آنلاین: آیا طرح‌هایی برای ارتقای ارتباط خانه و مدرسه وجود داشت؟

    بله انجمن اولیا و مربیان.

    ملت آزاد آنلاین: به نظر شما، تغییر سبک زندگی و رسانه‌های نوین چه اثری بر یادگیری و تمرکز دانش‌آموزان گذاشته‌اند؟

     آثار منفی زیاد دارد، مثل آشفتگی در اخلاق و رفتار و کاهش مطالعه و بروز انتظارات و توقعات زیاد در افراد. آثار مثبت هم البته دارد و آن آگاهی نسبتاً زیاد دانش‌آموزان نسبت به جهان پیرامون است.

    ملت آزاد آنلاین: نظام نظارتی آموزش و پرورش تا چه حد در شناسایی دانش‌آموزان در معرض افت تحصیلی موفق عمل می‌کند؟

    اطلاع ندارم؛ ولی فکر نمی‌کنم کاری اساسی انجام می‌دهد یا بتواند انجام دهد.

    ملت آزاد آنلاین: آیا طرح‌های اصلاحی یا پژوهش‌های علمی درباره افت تحصیلی در دوران شما انجام شد؟

    کارهایی انجام می شد.اما نمی‌دانم چقدر موثر بود.

    ملت آزاد آنلاین: چرا بسیاری از برنامه‌های آموزشی در مرحله اجرا دچار ضعف می‌شوند؟

    زیرا تمهیدات لازم برای اجرا از قبل اندیشیده نمی‌شود و امکانات لازم نیز مثلاً نیروی انسانی وجود ندارد.

    ملت آزاد آنلاین: نقش مدیران مدارس در پیشگیری از افت تحصیلی تا چه حد واقعی است؟

    تا حدی موثر است و بستگی به کفایت مدیریت و دلسوزی دارد.

    ملت آزاد آنلاین: وضعیت معیشتی معلمان چقدر بر کیفیت تدریس اثر دارد؟

    قطعاً بسیار موثر است. در این زمینه ما تجارب بسیار موفقی از کشورهای پیشرفته‌ای چون فنلاند، ژاپن، آلمان و … داریم.

    ملت آزاد آنلاین: آیا هماهنگی میان آموزش و پرورش، کمیته امداد، بهزیستی و سایر نهادها برای حمایت از دانش‌آموزان وجود داشت؟

     بله، به طور نسبی وجود داشت.

    ملت آزاد آنلاین: تأثیر سیاست‌های کلان کشور (اقتصادی، فرهنگی یا حتی رسانه‌ای) بر افت تحصیلی را چطور ارزیابی می‌کنید؟

    بدیهی است که تأثیر بسیاری دارد. در سطح کلی جهان و جامعه، ولی در موارد خاص موفق است مثل مدارس غیردولتی و پرورش نخبگان و … .

    ملت آزاد آنلاین: از نگاه مدیریتی، سه عامل اصلی افت تحصیلی در استان کهگیلویه و بویراحمد چیست؟

    فعلاً پاسخی ندارم.

    ملت آزاد آنلاین: چه اقداماتی باید در سطح استان یا ملی انجام شود تا این روند متوقف شود؟

    در سطح ملی باید نوع نگرش به آموزش و پرورش متحوّل شود.

    ملت آزاد آنلاین: آیا به بازنگری جدی در ساختار آموزش و پرورش کشور نیاز داریم؟

    بارها بازنگری شده و هم اکنون هم در حال اجراست (سند تحول) بنابراین فعلاً امکان بازنگری وجود ندارد. در اینجا خاطره‌ای به ذهنم رسید؛ کلاس ششم ابتدایی بودم. معلم مشغول تدریس درس فارسی بود. به این ضرب‌المثل رسیدیم که «عاقبت جوینده یابنده بود» و آقای معلم این گونه معنی کرد که انسان سرانجام یا جوینده است یا بنده! و من همان زمان معنی درست آن را می‌فهمیدم، ولی فضای آن زمان کلاس‌ها به‌گونه‌ای بود که من دانش‌آموز جرأت نمی‌کردم فهم درست خود را بگویم، زیرا تجربه به من آموخته بود اگر خلاف نظر معلم حرف بزنم، با تحقیر و توهین روبه‌رو می‌شوم! هنوز این جمله حق مرا می آزارد که چرا نگفتم: آقا معلم! اجازه؟ یابنده یعنی پیداکننده. معنی جمله می‌شود: سرانجام هر جوینده‌ای گمشده خویش را پیدا می‌کند!

     اگر امروز هم ما در جامعه جرأت و جسارت نداریم اشتباهات مسئولان بالای کشور را با شهامت بگوییم و بنویسیم و اگر بگوییم و بنویسیم، متهم به سیاهنمایی می‌شویم، به این علت است که این گونه تربیت شده‌ایم! درس مهم‌تری که آن روز باید معلم به ما می‌آموخت و نیاموخت و هنوز هم بلد نیستیم این است که هرگاه از هر کس در هر مقامی هر رفتار یا گفتار غلط و ناحق دیدیم یا شنیدیم،باید با اعتراض از حق دفاع کنیم!

    ملت آزاد آنلاین: اگر امروز دوباره مدیرکل بودید، اولین سیاستی که اجرا می‌کردید چه بود؟

    کار را نخست از اصلاح نگرش مدیران و سپس معلمان آغاز می‌کردم.

    ملت آزاد آنلاین: در یک جمله ریشه افت تحصیلی را چگونه تعریف می‌کنید؟

     جامعه در تنگنای معیشت و دیگر نیازهای اولیه خود است، بنابراین نمی‌تواند به آموزش بپردازد.

    ملت آزاد آنلاین: پیشنهاد عملی و آینده‌نگر شما برای عبور از این وضعیت چیست؟

    یک نکته فقط اضافه می‌کنم و آن این که علی‌رغم همه کاستی‌ها در آموزش و پرورش استان، در دو دهه اول انقلاب، استان از نظر رشد تحصیلی زیر و رو شد و چهره آن تغییر کرد. شاهد آن هزاران تحصیل کرده استان در سطوح عالی است که در اول انقلاب اصلاً وجود نداشت. البته در دهه‌های بعد هم کارهای زیادی در آموزش و پرورش انجام شده و تحصیلات عالی اکنون در استان به امر نهادینه‌ای تبدیل شده است.

    ملت آزاد آنلاین: با کمال تشکر از جناب آقای شفیعی مطهر برای به اشتراک گذاشتن این خاطرات عمیق و تحلیل‌های صریح. سخنان وی از معضل اختلاس 37 سال پیش که نمادی از تلاش برای حفظ منابع بود تا حسرت نامه اولویت‌دهی به آموزش به محضر امام (ره)، به وضوح نشان می‌دهد که چالش اصلی آموزش و پرورش همواره نه در کمبود نیروی انسانی با انگیزه، بلکه در اولویت‌بندی کلان ساختاری و رها شدن آموزش در میان تنگناهای معیشتی جامعه بوده است.

    این مصاحبه یک زنگ خطر تاریخی است که اثبات می‌کند تا زمانی که دغدغه اصلی مسئولان از برنامه‌روزی روزمره به برنامه‌ریزی استراتژیک برای سرمایه‌گذاری بر روی نسل آینده تغییر نکند، تکرار تجربه تلخ معدل 8.15 در آینده دور از انتظار نخواهد بود.

    انتهای پیام/

    برچسب ها

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *